عاشقان علی |
یکی از نشانه های حتمی ظهور حضرت صاحب(عج)، «خروج سفیانی» است. سفیانی در روایات این گونه توصیف شده است: مردی است به رنگ سرخ و زرد با چشم کبود؛ در ظاهر ذکر خدا میگوید؛ ولی از پلیدترین و کثیفترین مردم روزگار است. حضرت على(ع) فرمود: پسرِ هند جگر خوار – سفیانى- از بیابان بیرون مى آید. او مردى متوسطالقامت، قیافهاش وحشتناک و سرش ضخیم و رویش آبله دارد. اگر او را ببینى، خیال مىکنى یک چشمى است؛ او از اولاد ابوسفیان است؛ وى خروج مىکند و به کوفه یا نجف مىآید و بر منبر آن مىنشیند. گروه کثیرى را فریب مىدهد و آنان را با خود همدست مىنماید و مناطق شام، دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین را تصرف مى نماید. وى گروه بسیارى از شیعیان را به قتل مىرساند. سپس از ظهور حضرت مهدى (ع) اطلاع پیدا مىکند. لشکرى انبوه به سوى او مى فرستد؛ اما به خود امام دست نمىیابد و سرانجام در بیابانى بین مکه و مدینه به زمین فرو مىروند. اصل خروج سفیانى، صرف نظر از ویژگى ها و قضایاى جزئى، امرى مسلم است؛ ولى این که سفیانى کیست و چه ویژگى هایى دارد و چگونه شورش مىکند، چندان روشن نیست. در برخى از روایات، از امام على (ع) در مورد نام سفیانى پرسیده شده و حضرت از بیان آن خوددارى کردهاند. به نظر مى رسد، سفیانى فرد مشخصى نیست؛ بلکه فردى است با ویژگى هاى ابوسفیان، که در آستانه ظهور مهدى(ع) به طرفدارى از باطل، خروج مىکند و مسلمانان را به انحراف مىکشاند. امام سجاد(ع) مى فرماید: ظهور قائم(ع) از ناحیه خداوند، قطعى و خروج سفیانى نیز قطعى است. در برابر هر قیامکننده و مصلحى، یک سفیانى وجود دارد. امام صادق (ع) مى فرماید: ما و خاندان ابوسفیان، دو خاندانى هستیم که بر سر دین خدا با هم دشمنى داریم. ما سخن خداوند را تصدیق کردیم و آنان تکذیب کردند. ابوسفیان، با پیامبر(ص) مبارزه کرد و معاویه با على (ع) و یزید با حسینبنعلى(ع ) به مخالفت برخاستند و سفیانى نیز با قائم(ع) خواهد جنگید. از امام باقر(ع) روایت شده که فرمودند: خروج سفیانی و یمانی و سید خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است که مانند دانههای تسبیح به دنبال هم میآیند و جنگ همهجانبهای رخ میدهد. سید یمانی، اصالتاً یمنی است و لزوماً در یمن نیست.
ابوسفیان، به عنوان سردمدار شرک و بتپرستى و سرمایهدارى طاغوتى، هر نوع حرکت و جنبشى را که دم از عدالت، برادرى و آزادى مى زد، دشمن خود مى دانست و با قدرت تمام در برابر آن به مبارزه برمىخاست. امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «سفیانی از نشانههای حتمی ظهور است. خروجش در ماه رجب است و مدّت زمانش از آغاز تا به انجام پانزده ماه به طول میانجامد. وی شش ماه کارزار میکند. همین که بر پنج شهر دست یافت، نه ماه فرمانروایی میکند؛ بیآنکه روزی بر او افزوده شود». خروج سفیانی شش ماه قبل از ظهور حضرت مهدی(عج) خواهد بود، زیرا حضرت در شب دهم یا روز دهم محرّم همان سال در مکه ظهور میکند و تسلّط سفیانی بر منطقه شام که عبارت است از لشکرکشی به عراق و سپس به حجاز، به تصوّر پیروزی بر یاران امام مهدی(عج) و نهضت آن حضرت میباشد، قبل از ظهور آن بزرگوار انجام می پذیرد. بنابراین جنبش سفیانی در سه مرحله انجام می شود: نخست: مرحله تثبیت سلطه وی در شش ماهه اوّل. مرحله دوم: هجوم و پیکار او در عراق و حجاز. مرحله سوم: بازگشت وی از توسعه طلبی در عراق و حجاز و دفاع در برابر تحرّک سپاه حضرت مهدی(عج) جهت حفظ متصرّفات باقیماندهاش از سرزمین شام و اسرائیل و قدس. جابر بن یزید از امام باقر علیه السلام روایت میکند که آن حضرت فرمود: سفیانی با مهدی علیه السلام بیعت میکند و سپس به سوی یارانش باز میگردد. یاران سفیانی به او میگویند:«چه کردی؟» سفیانی پاسخ میدهد:« اسلام آوردم و بیعت کردم!» یارانش به او میگویند: «خدا از تو نگذرد! تو خودت خلیفه و فرمانروا بودی، حالا فرمانبردار شدی؟ زیر بار نرو، علیهاش قیام کن و با او بجنگ!» آنان شب را سپری میکنند و صبح فردا به جنگ قائم علیه السلام بر میخیزند.» مقام معظم رهبری در بیانات اخیر خود در مرقد امام(ره) که همزمان با برگزاری همایشی در مکه با عنوان «گفتگوی مذاهب» بود، فرمودند: «جوانهاى امروز ما، جوانهاى نسل معاصر ما و جوانهایى که در آینده خواهند آمد، بدانند راه انقلاب، راهى است که احتیاج دارد به عزم، به ایمان، به ثبات قدم. بعضى این ثبات قدم را دارند، بعضى در بین راه برمیگردند؛ البته اینها به ضرر خودشان عمل میکنند؛ «فمن نکث فانّما ینکث على نفسه». آن کسانى که از راه انقلاب برگردند، مثل کسانى هستند که در تابستان روزه گرفتهاند و تا اواخر روز، روزه را حفظ میکنند، اما یک ساعت به غروب، دو ساعت به غروب طاقتشان تمام میشود؛ افطار میکنند. این مثل همان کسى است که از اولِ روز، روزه نگرفته است. باطل کردن روزه در هر زمانى از ساعات روز باشد، ابطال روزه است. در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگى حرکت وجود نداشت، انسان رابطهاش با انقلاب قطع میشود. این بىوفائى به انقلاب است. همیشه بودند کسانى که به انقلاب بىوفائى کردند، به انقلاب دلبستگى خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند. وصیت امام این است که جوان ما، مردم ما، نسلهاى گوناگون ما، با چشم واقعبینانه نگاه کنند. اصل، انقلاب است؛ اشخاص، اصل نیستند. انقلابى بودن به حفظ رابطهى خود و عمل خود و پیوستگى خود با انقلاب است». در همین بیانات بود که معظمله «وصیتنامه امام» را به عنوان دستورالعمل قواى ثلاثه و مسئولان گوناگون کشور - اعم از نظامى و غیر نظامى و سیاسى و اجتماعى و خدماتى - معرفی نمودند. همزمان با سفر آقای هاشمی رفسنجانی به عربستان، برخی تارنماها(+ و+
تارنمای «جهان نیوز» در گزارشی درباره همایش مکه نوشت: «به رغم حضور نمایندگانی از بیش از 30 کشور جهان در این کنفرانس، اما هیچ یک از کشورها حضوری در این سطح، با این تعداد چهره سیاسی و با این چنین مقامات رسمی و در سطح ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، همانند جمهوری اسلامی ایران ندارند». مقام معظم رهبری در پیام خود به حجاج بیت الله الحرام نیز که قبل از آغاز جنگ غزه بود، فرمودند: «دشمن زخمخورده همهی توان خود را به میدان آورده و خواهد آورد. باید هوشیار و خردمند و شجاع و فرصتشناس بود؛ در این صورت همهی تلاش دشمن ناکام خواهد ماند». حضرت امام(ره) در پیام تاریخی خود به مناسبت سالگرد کشتار خونین حجاج خانه خدا و قبول قطعنامه598 میگویند: «مگر مسلمانان نمیبینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهای فتنه و جاسوسی مبدل شدهاند که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدسنماهای بیشعور حوزههای علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایهداران بر مظلومین و پابرهنهها و -در یک کلام- اسلام آمریکایی را ترویج میکنند و از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش، آمریکای جهانخوار میگذارند؟» براستی چه کسانی روزه خود را قبل از غروب، افطار کردند؟ برگرفته از سایت انصار نیوز [ یکشنبه 89/7/25 ] [ 12:48 صبح ] [ HM411250 ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |